او با من گفت 1 ( تلویزیون یا فیلم هدفمند )
داشتم درون اتاق تاریکی سریال خانه کاغذی را دنبال می کردم ناگهان دوستم وارد شد نگاهی کرد و بعد رفت من ادامه دادم، و آخرین قسمت فصل چهارم را تمام کردم.
بعد از آن، او به من گفت: تو چرا اوقات خود را صرف دیدن فیلم ها و مستند ها می کنی؟
گفتم :شاید شما نپسندید و روش من برایتان جالب نباشد.
اما هم زمان در ذهنم، چیزهای دیگری می گذشت!
اینکه شخص انتقاد کننده خود را مشغول تلویزیون می کرد! آری همین تلویزیون ایران خودمان !
فیلم هایی مثل نقی را (منظورم همان پایتخت است) در طول سال چندین بار می گذارد. و هر بار او جزو بینندگان ثابت سریال است!!! یا در رزومه خود دیدن چندین بار فیلم یوسف پیامبر و مختارنامه را دارد و خلاصه از وقتی شبکه آی فیلم ایجاد شده بود، می شد او را به دیدن آی فیلم مشغول دید.
این درحالی است که من بارها خودم با او صحبت کرده بودم ودرمورد اتلاف وقت پای فیلم ها و سریال های چند بار تکرار حرف هایی را برای او گفته بودم، اما او نه تنها جوابی نداشت، بلکه با حالت بی تفاوتی جوابم را اینگونه می داد : خب چکار کنم، حوصله ام سر رفته است! یا اینکه دیگر چیزی ندارد، مجبورم ببینم ، یا اینکه حالا این بار هم ببینیم و موارد مشابه دیگری را به زبان آورده بود تا اینکه دست از رفتارهای پر تکرار خود نکشد، و آنها را ترک نکند یا بهبود نبخشد و اصلاح نکند.
حال او بود که داشت من را نقد می کرد و می گفت تو وقت با ارزش خود را تلف می کنی.
من مشکلی با انتقاد او ندارم بلکه بارها و بارها از خودم سوال می پرسم که چرا باید یک فیلم یا سریال را شروع کنم و ببینم، و برای دیدن هر چیزی وقت نمی گذارم، بلکه با مشورت گرفتن از متخصصین امر، خود را مشغول دیدن آثار پربازدید و قابل نقد و ارائه می کنم.
ولی باید دانست که به هر شخصی در هر مرتبه ای میشود نقد کرد و نقد شدن و نقد کردن کار بسیار خوبی است.