بخش دوم: تکنیکهای روایت
تکنیکهای روایت، ابزارهایی هستند که نویسنده از آنها برای انتقال داستان به خواننده استفاده میکند. انتخاب تکنیک روایت مناسب، بر نحوه درک خواننده از داستان و شخصیتها تأثیر بسزایی دارد.
- 
روایت اول شخص: - تعریف: در این تکنیک، داستان از دید یکی از شخصیتها روایت میشود. راوی "من" است و ما وقایع را از نگاه او میبینیم.
- 
مزایا:
- ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت با خواننده.
- امکان پرداختن به جزئیات درونی شخصیت راوی.
- ایجاد حس واقعگرایی و باورپذیری.
 
- 
معایب:
- محدودیت دیدگاه: خواننده تنها به اطلاعاتی که راوی در اختیار میگذارد دسترسی دارد.
- ممکن است باعث تعصب در روایت شود.
 
- مثال: رمان "ناتور دشت" اثر جی.دی. سالینجر.
 
- 
سوم شخص محدود: - تعریف: در این تکنیک، داستان از دید سوم شخص روایت میشود، اما تنها به افکار و احساسات یک شخصیت خاص محدود میشود.
- 
مزایا:
- امکان پرداختن به جزئیات درونی یک شخصیت خاص.
- ایجاد تعادل بین دیدگاه بیرونی و درونی.
 
- 
معایب:
- محدودیت دیدگاه: خواننده تنها به اطلاعاتی که راوی درباره آن شخصیت خاص در اختیار میگذارد دسترسی دارد.
 
- مثال: رمان "گتسبی بزرگ" اثر اف. اسکات فیتزجرالد.
 
- 
سوم شخص دانا: - تعریف: در این تکنیک، راوی همه چیز را میداند و میتواند به افکار و احساسات همه شخصیتها دسترسی داشته باشد.
- 
مزایا:
- امکان ارائه اطلاعات کامل و جامع درباره داستان.
- انعطافپذیری در تغییر دیدگاه.
 
- 
معایب:
- ممکن است حس نزدیکی با شخصیتها را کاهش دهد.
- ممکن است باعث شود داستان کمتر شخصی و صمیمی به نظر برسد.
 
- مثال: بسیاری از رمانهای کلاسیک از این تکنیک استفاده میکنند.
 
- 
جریان سیال ذهن: - تعریف: در این تکنیک، روایت به صورت غیرخطی و با تمرکز بر افکار و احساسات درونی شخصیتها انجام میشود.
- 
مزایا:
- امکان نشان دادن پیچیدگیهای روانشناسی شخصیتها.
- ایجاد حس واقعگرایی و طبیعی بودن.
 
- 
معایب:
- ممکن است برای خواننده گیجکننده باشد.
- نیاز به مهارت نویسندگی بالایی دارد.
 
- مثال: آثار جیمز جویس و ویرجینیا وولف.
 
- ۰ نظر
- ۱۷ مهر ۰۳ ، ۱۴:۴۹



